🍃 شاید در اصول دعوت، در خصوص هیچ چیزی به آن اندازه که از اخلاقِ دعوتگر بحث و بر آن تأکید شده، پیرامون مسئلهی دیگر بحث صورت نگرفته باشد. خداوند در سورهی عنکبوت میفرماید: ﴿ وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ ﴾ [العنکبوت: ۴۶] یعنی: با اهل کتاب جز با شیوهای که نیکوتر باشد گفتگو نکنید، مگر کسانی از آنان که ظلم کردهاند.
📌 از این آیه ثابت میگردد که در دعوت غیر مسلمانان، اصل بر نرمی و رفق است و حتی جالب است که مجاهد (رحمه الله) در تفسیر این آیه میفرماید: «إن قالوا شرا فقولوا خیرا.» یعنی: اگر چیز بدی گفتند، شما چیز خوبی بگویید!
همانگونه که الله متعال به موسی و هارون (علیهما السلام) فرمود﴿ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى﴾ [طه: ۴۴] یعنی: سپس با نرمی با او (فرعون) سخن بگوئید، شاید (غفلت خود یا عظمت خدا را) یاد کرده و بهراسد.
💡 این آیه بسیار جای تأمل دارد! اگر در دعوت از منهج صحیح خارج شدیم، بیشک بر خلاف این آیه حرکت کردهایم. زیرا نه کسی که او را دعوت میکنیم از فرعون شقیتر است، و نه ما از موسی و هارون (علیهما السلام) افضل هستیم!! پس چه جایی برای تندخویی باقی میماند؟! بنابراین بسیار اهمیت دارد که در دعوت غیر مسلمانان، از اصولی که در این باب وجود دارد تبعیت کرده و از خودسری بپرهیزیم.
❓ اما یک نکته باقی میماند! اشداء علی الکفار بودن را چه کنیم؟!
میگوییم که در این میان هیچ تناقض و تضادی وجود ندارد، چرا که قید ﴿ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ ﴾ [العنکبوت: ۴۶] از سورهی عنکبوت وجود دارد و آیات قرآن کریم، بعضی، بعضی دیگر را تفسیر و تبیین میکنند. مجاهد (رحمه الله) نیز میفرماید: «کسانی از آنان که ظلم کردهاند، یعنی اهل حرب (کفاری که با مسلمانان به جنگ برخیزند) و کسی که از ادای جزیه خودداری کند.» [4]
🍃 همچنین اشداء علی الکفار بودن صفات اصلی صحابه و تابعین آنان نیست، بلکه تنها در مقابل کفار چنین هستند و این نشان از عزت مسلمانان بر کفار دارد. لازم به ذکر است که لفظ "کفار" در این آیه عمومیت ندارد، چرا که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) با کفار غیر حربی شدت نداشتهاند، بلکه عیادت اهل کتاب جایز است و این نشان میدهد که فهم معترضین، یک فهم اشتباه و حاصل عدم تدبر میباشد. پس اشداء علی الکفار بودن مسلمانان، یعنی آن که در جهاد بر کفار که دشمنان آنان هستند، شدت دارند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشتها:
[2] تفسیر ابن أبی حاتم، أبو محمد عبد الرحمن بن محمد بن إدریس الرازی، مکتبه نزار مصطفى الباز، ج ۹، ص ۳۰۶۹
[4] مختصر تفسیر ابن کثیر، محمد علی الصابونی، دار القرآن الکریم، ج ۲، ص ۳۹